خاطره: مدیریّت دفتر دفتر فنّی یک پروژه بخش هشتم

در  بخشهای قبلی تعریف کردم که چطور حجم زیادی کار محاسباتی در مدّت زمان محدود ۱۵ روز با کیفیت مناسب انجام شد و گزارشات به مدیران تحویل داده شد…

من به شخصه دلم می خواست یک شخص کاردان و متخصّص و با تجربه ای آن محاسبات را بررسی می کرد و نظر می داد. ولی هر چه در شرکت جستجو کردم چنین فردی را نیافتم که قبول زحمت هم بکنند! یکی دو نفری هم که بودند، به خاطر قطر پرونده زیر بار مسئولیّت نرفتند. تا این که مدیر عامل مهندس کارکشته و با تجربه ای که از بازنشستگان وزارت راه بودند  را به من معرفی کردند تا موارد را با هم بررسی کنیم. ایشان قبلاً هم کارهای مرا دیده بودند و به تازگی شروع به همکاری با شرکت کرده بودند.و ایشان هم زیر بار این کار نرفتند.

یکی دیگر از اتفاقّات جالبی که بعدها شاهدش بودم این بود که  پس از مدتی که من دفتر فنّی را به شرکت تحویل داده بودم ، روزی به دلیلی به کارگاه رفتم. مهندس جوانی که سرپرستی دفتر فنّی را به عهده گرفته بود با افتخار زیاد پرونده منظّم و مرتّبی را به من نشان دادند. و گفتند که این تأخیرات مجاز پروژه می باشد. من که خودم آن محاسبات را انجام داده بودم و کاملاً در جریان پرونده بودم نگاهی به گزارش کردم و مطلب جالبی که نظرم را جلب کرد این بود که آن دوست ما تمام تأخیراتی که بابت هر یک از موارد در بخشهای مختلف و بعضاً موازی کار های دیگر اتفّاق افتاده بود از قبیل نرسیدن نقشه ها، نرسیدن گازوییل و نبود سیمان و تغییر مسیر و غیره  را در امتداد هم قرار داده و نهایتاً چندین سال تاخیرات برای یک پروژه ۱۸ ماهه محاسبه کرده بودند! آن روز صرفاً پرونده را نگاه کرده و به ایشان بر گرداندم و عکس العمل خاصی هم نشان ندادم چرا که فکر کردم وقتی ایشان که مهندس نسبتاً  با تجربه ای هستند چنین برداشتی کرده اند حتما دیگران نیز همین برداشت را خواهند کرد. شاید بهتر است در همان برداشت خودشان باقی بمانند. ولی مطلب و نکته ظریفی که در این بین مطرح است این است که قرار نبوده که هر کدام از این موارد به تنهایی در مقطعی انجام شود بلکه هر کدام درصدی از پروژه بودند و باید به نسبت در صد تاثیر آنها تأخیر در نظر گرفته می شد، نه صد در صد زمان اجرای آنها. مثلاً کارهای برقی پروژه هم زمان با یک سری کارهای دیگر از قبیل عملیّات خاکی و سایر کارها اجرا می شد، درست است که نقشه برق داده نشده و آن فعالیت دچار تأخیر شده بود ولی در همان زمان درصدی از سایر کارهای پروژه که ارتباطی با نقشه های برقی نداشتند، انجام شده بود و آن ها هم می بایست در نظر گرفته می شد. ادامه دارد

خاطره: مدیریّت دفتر دفتر فنّی یک پروژه بخش هفتم
خاطره: مدیریّت دفتر فنّی یک پروژه بخش نهم
Facebooktwitterlinkedinmail

  1 comment for “خاطره: مدیریّت دفتر دفتر فنّی یک پروژه بخش هشتم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *